لطفا مرا نبينيد
نويسنده:سعيده کافی
منبع: روزنامه جام جم
دختر من در کلاس سوم دبستان درس مي خواند. او با اين که در خانه بسيار شلوغ و پر جنب و جوش است ، اصلا در مدرسه و کلاس حرف نمي زند و در هيچ بحثي شرکت نمي کند. نمي دانم با او چکار کنم. آيا من يا معلم او مي توانيم کاري کنيم که او از اين حالت خارج شود و بتواند بيشتر با همکلاسي ها ، معلم و ديگر کادر مدرسه ارتباط برقرار کند؟
اين نگراني را بسياري از والدين دارند. آنها شکايت مي کنند از اين که کودک آنها در خانه يک لحظه آرام نمي گيرد، براي هر موضوعي حرفي براي گفتن دارد و درباره همه چيز اظهارنظر مي کند، اما در کلاس آرام در جاي خود مي نشيند، به پرسشهاي معلم پاسخ نمي دهد و اگر نکته اي براي او مبهم باشد آن را نمي پرسد. در هيچ کدام از فعاليت هاي کلاس و مدرسه شرکت نمي کند. او تنها گاهي ريز ريز با بغل دستي خود صحبت مي کند.امروزه در سيستم آموزش و پرورش مشارکت در فعاليت ها و بحثهاي کلاسي يکي از مهمترين بخشهاي آموزش را تشکيل مي دهد. اين روش مهارت هاي اجتماعي و ارتباطي دانش آموزان را تقويت و آنها را براي حضور در جامعه و بازار کار آماده مي کند. علاوه براين ، شرکت فعال در بحث ها و فعاليت هاي کلاسي آموخته هاي دانش آموز را تقويت و تثبيت مي کند. از طرفي ، تقريبا همه دانش آموزان وقتي به طور فعال در روند يادگيري مشارکت مي کنند، درس را بهتر ياد مي گيرند، اما بيشتر دانش آموزان بخصوص در سالهاي آخر دبيرستان و يا حتي دانشجويان در دانشگاه ترجيح مي دهند فقط بنشينند و يادداشت بردارند. اين مهارتي است که اغلب دانش آموزان و دانشجويان ما از آن بخوبي برخوردارند. درک اين موضوع که چرا بعضي از بچه ها نمي توانند در مدرسه عقايد خود را بيان کنند، کنفرانس بدهند و به راحتي با دوستان و محيط پيرامون خود ارتباط برقرار کنند، گام مهمي است براي والدين و آموزگاران تا روش هايي را براي تشويق دانش آموزان گوشه گير و وادار کردن آنها به مشارکت در فعاليت هاي کلاسي به کار گيرند.توجه داشته باشيد که منظور از مشارکت در کلاس اين است که دانش آموز تکاليف خود را انجام داده و درسهايش را مطالعه کرده باشد، درباره موضوع درسي و مطالب مبهم سوال بپرسد، در بحثهاي کلاسي شرکت کند، به پرسشها پاسخ دهد و به صحبت ها و پاسخ هاي ديگران گوش دهد.

ريشه يابي مشکل در خانه

شما والديني که نگران گوشه گيري کودک خود در محيط مدرسه هستيد بهتر است پيش از هر چيز کارنامه کودکي فرزند خود را مرور کنيد و مشکل را از همان سالهاي ابتدايي تولد او ريشه يابي کنيد. شايد او از همان ابتدا اجتماعي بار نيامده است.
شايد توضيحات دکتر تبريزي ، کارشناس مشاوره و عضو هيات علمي دانشگاه ها بتواند براي شما راه گشا باشد: کودکان پس از تولد بتدريج در حيطه هاي مختلف جسمي ، ذهني ، عاطفي و اجتماعي رشد مي کنند. اگر والدين توجه داشته باشند رشد اجتماعي چيست از همان بدو تولد بچه را براي تماس با محيط پيرامون که مي تواند اشيا يا آدمها باشد، آماده مي کنند. براي مثال کودک 3 ساله را عادت دهيد بتواند غير از والدين با افراد ديگري مانند بستگان ، دوستان و بچه هاي هم سن و سال بازي و تعامل داشته باشد، و صحبت کند.

راههاي ايجاد انگيزه مشارکت در فعاليت هاي کلاسي

معلمان مي توانند خيلي بيشتر از آنچه فکر مي کنند روي زندگي و آينده دانش آموزان تاثير بگذارند. در اين مورد نيز روشهاي مختلفي که آموزگاران اتخاذ مي کنند مي تواند مسير زندگي يک دانش آموز را تغيير دهد.به دانش آموزان فرصت دهيد پرسشهايي را در ارتباط با موضوع درسي طرح کنند و يا پاسخهايي را براي پرسش هاي مطرح شده آماده کنند. به موضوع ، فکر و افکار خود را جمع بندي کنند. هر گونه مشارکتي را تشويق کنيد، حتي اگر با آنچه شما به دنبال آن بوديد تفاوت داشته باشد.در پاسخهاي نادرستي که داده مي شود به بخشي از پاسخ که ممکن است درست باشد اشاره کنيد. به دانش آموزان يادآوري کنيد پرسشهاي آنها ممکن است براي ديگر دانش آموزاني که ساکت نشسته اند مفيد باشد و آنها را به مشارکت در کلاس تشويق کند.بيشتر دانش آموزاني که از صحبت کردن در کلاس و مقابل دانش آموزان فراري هستند مي توانند در گروههاي کوچکتر کار کنند. به آنها فرصت دهيد کار را از گروههاي کوچکتر شروع کنند.
به هر يک از آنها در گروه نقشي بدهيد تا هيچيک بيکار نباشند. علاوه بر جمع کلاس به فعاليت هاي گروهي و فردي دانش آموزان در گروه نيز توجه و نظارت داشته باشيد. اين کار را مي توانيد پيش يا بعد از کلاس هم انجام دهيد.از هرگونه فعاليتي که مربوط به کلاس باشد مانند جمع آوري مطالب از مجلات و روزنامه ها، استقبال کنيد. هيچگاه حتي اگر پرسش يا پاسخ دانش آموز کاملا بي ربط بود او را مورد تمسخر قرار ندهيد. مي توانيد به روش هاي ديگري به او بفهمانيد که پرسش يا پاسخ او نادرست است.
بتدريج که بزرگتر مي شود رشد اجتماعي او توسعه پيدا مي کند. وقتي بزرگتر شد او را تشويق کنيد از يک مغازه خريد کند. اين کارها خاطرات و تجربيات خوشايندي را از روابط اجتماعي در ذهن کودک ايجاد خواهد کرد و اين آمادگي براي او ايجاد خواهد شد که محيطهاي ديگر را غريب به حساب نياورد. در چنين شرايطي کودک ، مدرسه را به عنوان يک محيط اجتماعي مي پذيرد و با بچه ها و معلمان ارتباط برقرار مي کند.نکته مهم ديگري که بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که والدين و آموزگاران مراقب باشند اولين تجربه کودک از محيط مدرسه خوشايند باشد. ديدن صورت اخم آلود و عصباني معاون مدرسه يا صحنه هايي مانند داد کشيدن معلم بر سر يک دانش آموز، کودک را از جمع مدرسه فراري يا او را نسبت به حضور فعال در محيط مدرسه محتاط خواهد کرد بنابراين اگر اين امکان براي کودک به وجود آيد که مراحل رشد را بدرستي طي کند و اولين تجربه هاي جمعي او خوشايند باشد، از بودن با جمع لذت مي برد. در غير اين صورت جمع گريز و در مراحل شديدتر دچار ترس اجتماعي يا ترس از جمع مي شود. دکتر تبريزي براي رفع مشکل پيشنهاد مي کند پيش از هر کار ديگري اين امکان را براي کودک فراهم آوريم تا مراحل رشد اجتماعي را به شکل نظام مندي طي کند. به اين ترتيب به دانش آموز منزوي که نمي تواند با همکلاسي هاي خود ارتباط برقرار کند، يک کار کوچک مشترک واگذار کنيم که با بغل دستي خود انجام دهد. اين کار را چندبار و هر بار با تعداد بيشتر دانش آموزان درباره او تکرار و هر بار نتيجه کار را براي او خوشايند کنيم.
به شکلي که اين تجربه جمعي براي او به يک خاطره خوشايند تبديل شود و او را به مشارکت هر چه بيشتر تشويق کند. با اين کار، وقفه اي را که در رشد اجتماعي کودک ايجاد شده است ، جبران مي کنيم. اين روش حتي براي بزرگسالان نيز کارساز و مفيد است.

دلايل ديگر

طي نکردن مراحل رشد اجتماعي در دوران خردسالي تنها يکي از عواملي است که باعث مي شود کودک شما تمايل چنداني به حضور در فعاليت هاي جمعي و درسي نداشته باشد. در اينجا ده دليل ديگر براي اين مشکل ذکر مي کنيم : ترس از اين که پاسخ نادرست بدهد. ترس از اين که فراموش کند چه چيزي مي خواست بگويد. ترس از اين که سخنان او نامفهوم باشد، صداي ناخوشايند يا غلطهاي دستور زباني داشته باشد.ترس و دلهره از دانش آموزان باهوش تر و فعال تر در کلاس بعضي از کودکان براي اين که بتوانند افکار خود را مرتب کنند و آنها را به زبان بياورند، به زمان بيشتري نياز دارند و چون بحث در کلاس بسرعت پيش مي رود و موضوع خيلي سريع عوض مي شود آنها احساس مي کنند هميشه يک گام نسبت به ديگر دانش آموزان عقب تر هستند. به همين دليل از اظهار نظر خودداري مي کنند.بعضي از دانش آموزان نيز دوست ندارند با بچه هايي که در کلاس حرف نمي زنند تفاوت داشته باشند. به نظر بعضي از دانش آموزان گفتگوهايي که در کلاس مي شود تنها وقت کلاس را هدر مي دهد و آنها نمي خواهند جزو بچه هايي باشند که وقت کلاس را تلف مي کنند.ذهن پراکنده و آشفته بعضي از دانش آموزان اين امکان را از آنها مي گيرد تا به صحبت هاي کلاس گوش دهند و همگام با آن پيش روند.گاهي اوقات ، گفتگو و مشارکت در فعاليت هاي کلاسي براي بعضي از دانش آموزان نوعي خود شيريني و جلب توجه تلقي مي شود و دانش آموز نمي خواهد اين تصور در مورد او ايجاد شود. بعضي از مطالبي که بوسيله دانش آموزان مطرح مي شود به نظر پيش پا افتاده و بي ارزش مي آيد؛ گروهي از دانش آموزان با اين تصور از بحثهاي کلاسي کناره مي گيرند. علاوه بر اينها تفاوت هاي فرهنگي و شخصيتي نيز ممکن است مانع شود که دانش آموز عقايد خود را در کلاس مطرح کند. در بعضي از فرهنگ ها به معرض نمايش گذاشتن دانسته ها و موفقيت هاي فردي ناپسند شمرده مي شود.بعضي از کودکان نيز دوست دارند در بحثها و گفتگوهاي کلاسي شرکت کنند به شرطي که بدانند علي رغم وجود عقايد مخالف ، نظرات آنها محترم شمرده مي شود.هر کدام از اين موارد مي تواند کودک شما را در موضعي انفعالي قرار دهد. موضوعي که مي تواند براي شما به عنوان والدين نگران کننده و براي آموزگار نااميدکننده باشد؛ زيرا از ديدگاه يک آموزگار هيچ چيز بدتر از اين نيست که با دانش آموزاني کار کند که مسووليت نمي پذيرند، اما توصيه مي کنيم به هيچ وجه کودکاني را که در کلاس حضور فعال ندارند تنبيه يا جريمه نکنيد. در عوض بکوشيد بفهميد چرا آنها ساکت مي نشينند و به جاي اين که عقايد خود را ابراز کنند، به دنبال راهي مي گردند که در کلاس ديده نشوند و مخفي بمانند.آموزگاران روش هاي مختلفي براي مقابله با اين مشکل در پيش مي گيرند. براي مثال دبيري که از عدم مشارکت دانش آموزان در فعاليت هاي کلاس علوم نگران و ناراحت بود تصميم گرفت 50درصد نمره درس را به فعاليت هاي کلاسي و حضور در بحثهاي کلاس اختصاص دهد اما اين کار باعث شده بود تنها چند نفر از دانش آموزان که اعتماد به نفس بيشتري داشتند در گفتگوها و فعاليت هاي کلاسي شرکت کنند و بقيه بچه ها بيش از پيش عصبي و نگران شده بودند.